شهر سوخته یکی از بزرگترین تمدن های حاشیه ی هیرمند

"شهر سوخته" در ۵۶ کیلومتری نیمروز باختری (جنوب غربی) زابل در استان سیستان و بلوچستان و در حاشیه ی جادهی زابل - زاهدان قرار گرفته و دیرینگی آن به پنج هزار سال می رسد. زمانی که ماشین به راه خاکی سمت چپ جاده می پیچد،چشمها شهر سوخته را جستجو می کند.شهری با دیوار هایی کوتاه.چندین تپه به هم چسبیده که بلندیشان از زمین های اطراف هفت، هشت، ده متر است، گاهی هم تا دوازده متر و حتا هجده متر می رسد. شهری که در زمان اوج شکوه و زندگانی اش۱۵۱ هکتار وسعت و نزدیکهشت هزار نفر جمعیت داشته است که حالا خرابه ای است پر از پاره های سفال و گاه سنگ و فلز.

این شهر در دوران زندگانی ۱۴۰۰ ساله ی خود چهار دوره ی تمدنی و ماندگاری (استقراری) داشته و سه بار دچـار آتـش سوزی شده است که در آخـرین آتش سـوزی شاید به طور کامل سوخته و از بین رفته است. این شهر یک بار در سال ۲۷۰۰ پ.گ و یک بار در ۲۴۰۰ پ.گ ترسایی دچار آتش سوزیگشته است. اما شاید اینها هیچکدام دلیل از بین رفتن شهر نبوده است.
شهری بدون جنگ که حتا یک بارو در آن وجود ندارد.با مردمانی آرام که در میان پیکره هایکشف شده تا کنون فقط یکی از آنها به قتل رسیده است و سر بریده آن در زیر پایش قرار دارد.اینشهرهیچگاه مورد تهاجم قرار نگرفته است. و همچنین این شهر به دور از منطقه های زلزله خیز بوده است.
پیدا است که شهر، سرسبز و آباد بوده است. این شهر در بلندترین نقطه ی شمال باختری دلتای قدیمی هیرمند، بهره مند از آب و سبزی، قرار داشته و شایدفقط با تغییر مسیر رودخانه هیرمند وخشکیدن دلتای رود مردمشهر رفته اند و شهر متروکه شده است.

رودخانه ی هیرمند در ۸۰۰۰ سال گذشته ۱۱بار تغییر مسیر داده که زابل روی آخرین دلتای آن بنا شده است.

دکتر سید منصور سید سجادی، معبد های متعلق به دوره دوم و چهارم سکونت (۴۸۰۰ سال پیش)، پیکره های مسطح به دیوار چسبانده شده به شکل گاو، آثاری از استقرار۴۱۰۰سال پیش، مصطبه خشتی و منطقه صنعتی، بناهای یادمانی و گورستان را از جمله کشف های این محوطه باستانیبرشمرد. (البته در چند سال پیش!)

این شهرکه از آن به عنوان «مادر شهر» نیمه یخاوری (شرق) فلات ایران یاد می شود، از ارزشمندترین محوطه های باستانی ایران واز عجایب باستان شناسی به شمار می رود و شاید مهم ‌ترین دلیل آن، بزرگی و شکوه این شهر است.
کاوش های باستان شناسی در این محوطه ی باستانی نشان داده است که شهر سوخته رابط فرهنگی بزرگی میان خاور تا باختر (شرق تا غرب) آسیا بوده است و همین موضوع شهر سوخته را به یکی از بزرگترین شهرهای تجاریپنج هزار سال پیش ایران تبدیل کرده است.

حوزه ی تمدنی هیرمند - شهر سوخته - از زابل تا شهر کابل در افغانستان ادامه دارد و از سویخاور به حوزه یسند در پاکستان و از سویباختر نیز با تمدن هایی چون جیرفت، به باختر(غرب) آسیا و تمدن هایخوزستان و میان رودان، منتهی می شود.

حدود پنج هزار سال پیش چه در ایران و چه خارج از آن (از رودخانه ‌ی سند گرفته تا عراق و میان رودان)، شهرهایی به این بزرگی انگشت ‌شمار بوده ‌اند. در یادمان ‌های بجا مانده از تاریخ ایران هم، امروزه تنها یکی، دو شهر را می ‌شناسیم که قابل مقایسه با شهر سوخته باشند.
آن زمان در عصر مفرغ تنها چهار شهر دیگر بوده که این قدر گسترده بوده اند. انشان در فارس، اور در میان رودان، شوش در دشت خوزیان و موهنجودارو در دشت سند.
اما تنها، مساله ‌ی پهناوری و گستردگی نیست که شهر سوخته را به یکی از شگفتی‌ های دنیای باستان تبدیل کرده است، مهم‌ تر از بزرگی شهر، یافته ‌های گوناگون آن است. این یافته ‌ها، به آن اندازه‌ ای گوناگون ‌اند، که هر باستان ‌شناسی را شگفت زده می ‌کند. آثار باستانی در این شهر، به شکل معجزه ‌آسایی خوب باقی مانده‌اند و آگاهی ‌های فراوانی را به ما منتقل کرده‌ اند.

ساکنان شهر سوخته دارای یک جامعه ی متمدن بوده‌اند. به گواهی آثار کشف شده ی موجود، تمدن در شهر سوخته، در سطح بسیار بالایی قرار داشته است.

۳۰ تا۴۰هزار گور، قدیمی ترین و نخستین نمونه ی جراحی جمجمه و مغز در ایران و جهان با مواد پلشت بر، نخستینمعرق کاری در دنیا،سنـگهای صیـقلی، ۱۲ نـوع بافت پارچـه یک رنگ و چند رنـگ با بافتهای بسیار پیشرفته، قلاب ماهیـگیری،قالب کفش، نمونه های جالب و زیبای زیورآلات که بیانگر وجود تکنولوژی پیشرفته تولید جواهرات طلایی، مهره ها و گردنبندهای لاجوردی و طلایی می باشد وهمچنین نمونه ی مهرهای یافـت شده در تدفیـن های زنان در بـخش گورستانیکه بیانـگر نـقش زنان در مسائل مالی و تجاری است،همه و همه با بیش از پنج هزار سال قدمت،از دیگر یافته های این یادمان پنج هزار ساله است.


شهر سوخته پنج هزار سال پیش، کلان شهری در اوج تمدن و پیشرفت در هنر و صنعت بوده است.هنوز کسی نمی داند که نام اصلی آن چه بوده است. در واقع باستان شناسان هر چه بیشتر در این منطقه کاوش و حفاری می کنند، به سئوال های بی پاسخ بیشتری بر می خورند.

تپه هاى شهر سوخته شناخته شده ترین وبزرگ ترین شهر دوران آغاز تاریخ و مهمترین مرکز استقرار و در حقیقت مرکزاجتماعى، سیاسى و فرهنگى تمام منطقه نیمروز خاوری (جنوب شرق) ایران طى هزاره هاى چهارم تا دوم پیشاز گاهشماری ترسایی است.در بقایاى این شهر، لوله هاى سفالى براى انتقال آب و یا دفع فاضلابیافت شده است. کشف خانه هاى منظم در نخستین فصل کاوش، بیانگر وجود نوعىبرنامه ریزى شهرى در این شهر است.


پهناوری "شهر سوخته" و یافته های کاوشگران، این محوطه باستانی را از صورت یک محوطه عادی دوران مفرغ خارج کرده و به این نتیجه رسانده که زندگی در"شهر سوخته" با دوران آغاز شهرنشینی در فلات مرکزی ایران و میان رودان همزمان است.

نام شهر سوخته

این نام، نام جدیدی است و قدمت تاریخی چندانی ندارد. برپایه ی متن‌ های موجود، سابقه ی این نام به کمابیش ۱۵۰ سال پیش برمی ‌گردد. در آن زمان، یک سرهنگ انگلیسی به نام کلنل بیت از این منطقه بازدید می ‌کرده است که راهنما های محلی این نام را به کار برده‌اند، که ثبت شده و این نخستین باری است که این منطقه به این نام ثبت شده است.
(البته حتما این نام از این حد کهن تر است و براستی که در چندین سده ی گذشته باید که به این نام خوانده می شده و در دو سده ی گذشته زمانی که انگلیسی ها آمدن این نام ثبت شد!)
اما در درازای تاریخ، این شهر سه بار دچار آتش‌ سوزی ‌های بزرگ شد، یک بار حدود ۴۷۰۰ سال پیش برابر با ۲۷۰۰ پ.گ و بار دوم، کمابیش۴۴۰۰ سال پیش برابر با ۲۴۰۰ پ.گ و شاید برای آخرین بار در سال ۱۸۰۰ پ.گ سوخته و از بین رفته است. این سوختگی ‌ها تا آن‌جاست که هنوز پس از سده ها، آثار آن را می ‌توان در کاوش ‌ها مشاهده کرد. از این جهت‌، نام «شهر سوخته»، چندان خالی از مسما نیست.

اما هنوز هیچ کس از نام واقعی این شهر خبر ندارد وتنها در صورتى که باستان شناسان به بایگانى این شهر کهن دست پیدا کنند، از روىکتیبه ها شاید بتوان به نام حقیقى آن پى برد.
سند یا کتیبه ای که نام واقعی و قدیمی این شهر را مشخص کند، هنوز به دست نیامده است.

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : شنبه 24 دی 1390برچسب:, | 18:27 | نویسنده : مصطفی و محمد |